بالاخره یک صبح بیدار می شویم و می بینیم که برف باریده.
یک برف ساکت و آرام.
همه جا را یک سکوت سفید فرا گرفته و دیگر نه خبری از خون و خون ریزی خواهد بود،
نه صدای مسلسل،
نه صدای زوزه ی گرگ ها .
بالاخره یک روز صبح بیدار می شویم و می بینیم که باران باریده.
اشک ها را شسته، غم ها را برده و دکه های رومه ی و کلمات دروغ رومه ها را آب برده،
همه جا تر و تازه شده و رنگین کمان ها بیرون زده اند و همه جا رنگ آرامش گرفته.
بالاخره یک روز صبح بیدار می شویم و می بینیم که هوا آفتابی ست.
دلمان گرم شده، پشتمان گرم تر.
خوبی ها در تلالو خورشید می درخشند و بدی ها، درد می کشند و دختری به نام شادی، برایمان می رقصد و می رقصد. 
بالاخره یک روز از خواب بیدار می شویم،
نمی دانم برفی باشد یا بارانی یا آفتابی،
اما بالاخره یک روز از خواب بیدار می شویم

بالاخره ,بیدار ,شویم ,بینیم ,خواب بیدار منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

شرکت اسب زر فروشگاه اینترنتی سارا | دانلود فایل و محصولات آموزشی، مقاله، پروژه، پایان نامه پندار وب عصر ارتباطات 8roodfile پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان چگونه می توان محیط مدرسه را به محیطی با نشاط وشاد تبدیل نمود.